جمعه, ۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۰۴ ق.ظ
من آن شب ..
ساقه ها را ز ریشه جدا دیدم
من آن شب تا خدا فریاد بودم
من آن شب هر چه بود و هر چه شد را
مثال خواب ترسناک کودکان
هذیان می گفتم
من آن شب گریه را با لبهای خود کشتم
من آن شب تازه میمردم
من آن شب تک و تنها
میان بغض و تاریکی
ترس را فریاد گو بودم ...
من آن شب با خدای خود
میان وهم و نیستی
عهد و پیمان تازه ای بستم
#رعنا_ابراهیمی_فرد