وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

محتوایت این سایت متعلق به
رعناابراهیمی فرد(رعناابرا)☆
شاعر،ترانه سرا
و نویسنده معاصر می باشد
تمامی آثار در کتابخانه ملی ثبت شده است
حق چاپ محفوظ می باشد
هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد%
انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
استفاده از متون و اشعار ، بدون تغییر
و با ذکر نام نویسنده جایز است

۱۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ranaebrahimifard» ثبت شده است

۱۷
فروردين

شیرینی عجیبی دارد

کنار خانواده باشی

مادر و مادر بزرگ ، پدر و پدر بزرگ

نوه ها ، نتیجه ها ، نبیره ها

حس دلگرمی عجیبی

از دل این هسته بیرون می آید

حس دوست داشتن های مخملی

حس مزه های شیرین شکلات عید

حس گرمی دستهایی که زیر سایه اش 

آرام به افق ها خیره میشوی

حسِ محکم ، بغل گرفتن عشق

در پستوی خاک خورده قلبهای قدیمی

 

#رعنا_ابراهیمی_فرد 

 

 

@ranaebrahimifard

۱۷
فروردين

طوری دوست داشته باشید 

که هیچ کس مثل شما دوست نداشته باشد 

طوری عشق بورزید

که هیچ کس مثل شما عشق نورزد

طوری مهربان باشید

که هیچ کس مثل شما مهربان نباشد

طوری به خود برسید

که هیچ کس مثل شما به خود نرسیده باشد

طوری خود را دوست داشته باشید

که هیچ کس خودش را

آنگونه دوست نداشته باشد

منحصربفرد باشید

#رعنا_ابراهیمی_فرد

۱۷
فروردين

زندگی ...

در گذر ثانیه هاست

زندگی ...

رمز مبهم دقیقه هاست

شور شب ...

شور خنده هاست

شورِقدم زدن کنارِ ساحلِ دل است

زندگی ...

محو شدن در افق خاطره هاست

زندگی را دریاب

 

#رعنا_ابراهیمی_فرد

 

 

 

@ranaebrahimifard

۱۷
فروردين

بی صدا فاصله بگیر

از آنهایی که تو را می شکنند

 

#رعنا_ابراهیمی_فرد

۱۷
فروردين

چیزی بالاتر از دلتنگی

پشت خانه ی قدیمی

روی چمن های خیس و باران زده

به انتظار طلوعی دوباره ...

سرگردان است

#رعنا_ابراهیمی_فرد 

۲۴
بهمن

دستهایت را پر از شکوفه کن

دستهایت را ...

برای نوازش موهای پریشانم

در باد کم دارم

#رعنا_ابراهیمی_فرد

۲۳
بهمن

پسران جوانی بودند

که بخاطر رسیدن به عشق اشان

در همهمه جنگ ایران و عراق

سربازی رفتند

 و در باتلاقی مردند

سربازانی که بعد از بازگشت به خانه

دست عشق اشان را در دست دیگری دیدند

پسرهایی که در کشیک شبانه پادگان

از سوز تنهایی خودکشی کردند

پسرهایی که از سربازی اجباری ترسیدند

و سرباز فراری شدند

دلهایشان سوز دارد

پسرانی که از این اجبار می لرزند

اما به جان می خرند

خود را به آب و آتش می زنند ؛

شاید عشق وطن 

شاید عشق دخترانی که

سالهاست منتظر مانده اند

رازها پشت پرده های بسیاری دارند

که عشق های پنهانی در آن جولان می دهند

#رعنا_ابراهیمی_فرد

 

 

۱۸
بهمن

یک روز باید فرار کرد

به جنگل رها شده در خاطره

به روزهای بی بازگشت تاریخ

به عمق دوست داشتن های ساده قدیمی

به روز های دور 

تنها چیزی که می خواهد

یک پای پیاده ...

در پله های مخفی شده ی قلبمان است

#رعنا_ابراهیمی_فرد

۱۸
بهمن

فرشته ها فقط در افسانه ها نیستند

همین جا هستند

همین حوالی... 

در خانه هایمان... 

کنار غمخانه های دلمان 

که هر وقت گرفت به دنبال آغوش گرم او گشتیم

هر وقت شکست

پشت دعاهایش خودمان را پنهان کردیم

هر وقت اشکی از چشمانمان ریخت

کاسه ای شد برای جمع کردنش

و دستهایش همیشه بوی دعای سر سجاده را می داد

مادران فرشته های بی بال و پری هستند

که در همین حوالی اند

#رعنا_ابراهیمی_فرد

۲۵
دی

گرم‌ترین 

خاطرات کودکیِ زمستانت چیست

گرم ترین نگاه هایی که 

دستهای سردت را

با های نفس اش زنده می کرد

گرم ترین بخاری که برایت روشن شد

و گرم‌ترین دوستت دارم هایی که

تو را رشد داد

تا بفهمی دوست داشتن لازمه زندگیست

و دوست داشته شدن

زمستان سرد خاطرات را

یک شبه گرم میکند

#رعنا_ابراهیمی_فرد