وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

محتوایت این سایت متعلق به
رعناابراهیمی فرد(رعناابرا)☆
شاعر،ترانه سرا
و نویسنده معاصر می باشد
تمامی آثار در کتابخانه ملی ثبت شده است
حق چاپ محفوظ می باشد
هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد%
انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
استفاده از متون و اشعار ، بدون تغییر
و با ذکر نام نویسنده جایز است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#رعناابراهیمی فرد» ثبت شده است

۲۲
آبان

چه روز های خوبی بود

هردو احوال پرس ما بودند

آفتاب و باد

شور و شوق اول دبستان

 و دوستانی لطیف تر از برگ درخت

هنوز حسادت رنگشان را عوض نکرده بود

 

شهر مال ما بود

و هر آنچه که در آن بود

شاد بودیم و شاد

می خندیدیم برای هر چیزی که اتفاق می افتاد

 

برای وزش بادی

که مارا به عقب پرتاب می کرد

سردی هوایی که رخساره را سرخاب می کرد

 

عشق ما بودیم

رنگین کمان محبت نیز ما

سه دوست بودیم

سه همیار ، سه همدم

 

هنوز دارم به یاد

سبز می شدند سر راهمان پولهای زیاد

پیدا که می کردیم 

چه با محبت تقسیم می کردیم

 

انگار صاحبان واقعی ما بودیم

کودکی بود و ارزو و خیال

فکرهای صاف و دستهای پاک

 

زیاد بودند این گمشده ها

زیاد...

تنها خوبی که داشت 

ادمها گم نمی شدند

 

اکنون ...

روزها رنگ عوض کرده اند

پول ها هم دیگر گم نمی شوند

گمشده ها فقط آدم اند

#رعنا_ابراهیمی_فرد

#رعناابرا

                                                                               

@_ranaebrahimifard

۰۸
اسفند

 

در مسیری که درآن... 


رستن های ابدی متوقف شده است!


در خانه ای که انتظار... 


بامش را فرا گرفته است

 
تنهایی ام... 


به زیر درخت انار مهمان است

 

مرا بکشید...


ای حقیقت های بی انصاف


مرا بکشید...


قلب من،  از سنگینی یک جدایی


از سختی یک مرگ می سوزد

 

مهربانم... 


چشم هایم به جانب راهی ست


که هرگز...


قدم به آنجا نخواهی گذاشت 

 

قلبم... 


همیشه برای تو خواهد تپید

 
تو ای پر فروغ... 


پر معنا... 


بینهایت خوب...

 
تو آنقدر بزرگ و مهربان بودی


که حتی...


شالیزار های سبز  نیز


در زیر سایه وجود تو آرام می گرفت

 

تو را دوست می دارم


تو را که... 


جوانمرد حقیقتهای زندگی ام هستی


من از تو پر غرور گشته ام

 

چگونه باور کنم نیستی 


صدایت... 


مهربانیت... 


خاطره هایت... 


آغوش پدرانه ات، هنوز هم زنده است


#رعناابرا


@rana.ebrahimi.fard