وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

دروغ باد ما را ، هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم 🌱

وبلاگ رسمی رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

محتوایت این سایت متعلق به
رعناابراهیمی فرد(رعناابرا)☆
شاعر،ترانه سرا
و نویسنده معاصر می باشد
تمامی آثار در کتابخانه ملی ثبت شده است
حق چاپ محفوظ می باشد
هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد%
انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
استفاده از متون و اشعار ، بدون تغییر
و با ذکر نام نویسنده جایز است

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#رعناابرا» ثبت شده است

۰۶
آذر

و اما آذر ...

پر شانس ترین ...

خوش بین و مثبت اندیش ترین

ماه فصل پائیز 

با قدم هایی آهسته و طولانی تر از مهر و آبان

روی پله های خوش آمد گویی زمستان قدم می زند

آذر دانه های انار را از شنبه تا جمعه

از صبح تا شب ...

در دامن آخرین ماه فصل جمع می‌کند

تا آهسته و پیوسته آخرین شب پائیز را 

یادآوری جشنی باشد

برای دلهایی که حضوری گرم ...

در دل مشترک پائیز و زمستان را دوست دارند

#رعنا_ابراهیمی_فرد

 

 

 

 

۲۹
مهر

ای مظلوم همیشگی... 

 

مظلومیت مهتاب را...


در آینه ی تاریکی آب چگونه خواهی دید


مگر نه اینکه... 


آینه آواز خود را صبح دمان می خواند


آیا سکوت تاریکی در واژه ی آینه پیدا نیست!؟ 

ای کاش می رفتیم


ای کاش...


تا اوج صدا و هیجان پیش می رفتیم


تا سکوت زاویه را... 


در مقابل آب احساس نکنیم


تا تاریکی زیستن را... 


در دایره ی هستی


نبینیم و نگرییم و نگوییم آه.... 

 

چگونه سلامی به آفتاب خواهیم داد


مگر نه اینکه... 


طلوع را فراموش کرده ایم 


دل ما همیشه می خواهد 


کسی ما را به خاطر بسپارد

 

به خاطرم بسپارید 


تا نشانی گلهای سرخ را دریابم


به خاطرم بسپارید


تا رنگ های زیبای طبیعت را


از میان حقیقت های لاپوشالی شده دریابم

#رعنا_ابراهیمی_فرد


#رعناابرا

@ranaebrahimifard_

 برشی از شعربلند
#هوا_چه_غریبانه_تاریک_است

۰۸
اسفند

 

در مسیری که درآن... 


رستن های ابدی متوقف شده است!


در خانه ای که انتظار... 


بامش را فرا گرفته است

 
تنهایی ام... 


به زیر درخت انار مهمان است

 

مرا بکشید...


ای حقیقت های بی انصاف


مرا بکشید...


قلب من،  از سنگینی یک جدایی


از سختی یک مرگ می سوزد

 

مهربانم... 


چشم هایم به جانب راهی ست


که هرگز...


قدم به آنجا نخواهی گذاشت 

 

قلبم... 


همیشه برای تو خواهد تپید

 
تو ای پر فروغ... 


پر معنا... 


بینهایت خوب...

 
تو آنقدر بزرگ و مهربان بودی


که حتی...


شالیزار های سبز  نیز


در زیر سایه وجود تو آرام می گرفت

 

تو را دوست می دارم


تو را که... 


جوانمرد حقیقتهای زندگی ام هستی


من از تو پر غرور گشته ام

 

چگونه باور کنم نیستی 


صدایت... 


مهربانیت... 


خاطره هایت... 


آغوش پدرانه ات، هنوز هم زنده است


#رعناابرا


@rana.ebrahimi.fard